نمونه پیامک شعر کوتاه
یکی از روش‌های محبوب ارتباط با دیگران، ارسال پیامک‌های شعر کوتاه است؛ زیرا از طریق آن‌ها احساسات و افکار افراد، به شکل مختصر و مفهومی به اشتراک گذاشته می‌شود. در این مقاله مجموعه‌ای از اشعار کوتاه معروف را برایتان گرد آورده‌ایم. اگر به دنبال اشعار کوتاه دوبیتی احساسی برای ارسال به عشق زندگی‌تان هستید یا به دنبال چند بیت شعر غمگین برای آگاه کردن دیگران از حال‌تان می‌گردید؛ این مقاله برای شماست. با ما همراه باشید.
دریافت مشاوره رایگان از کارشناسان سیگنال
شعرهای کوتاه ادبی احساسی
عشق یعنی در میان صدهزاران مثنوی
بوی یک تک بیت، ناگه مست و مدهوشت کند
خبرت هست که
بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق
این همه ایامم نیست
پنل پیامکی سیگنال ارائه دهنده تمامی امکانات ارسال پیامک بدون هزینه فعال سازی. شما تنها هزینه ارسال پیامک را پرداخت می کنید!
ثبت نام رایگان سامانه پیامک
تمامی امکانات + 100 پیامک رایگان
از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت
محبوب تو زیباست، قشنگ است، ملیح است
اعضای وجودم همه فریاد کشیدند
احسنت صحیح است، صحیح است، صحیح است
دو چشمت باغ بادام‌اند انگار
دو صبح خفته در شام‌اند انگاردو کافر کیش در ظاهر مسلمان
رباعی‌های خیام‌اند انگار
در دیدۀ دل جلوه گرت می‌بینم
هر لحظه بشکل دگرت می‌بینم
هر بار که در دیدۀ دل می‌گذری
از بار دگر خوبترت می‌بینم
هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق
کاین همه گفتند و آخر نیست این افسانه را
تو می‌بخشی دوباره جان به گلدان
شبیه بارش باران به گلدانهمیشه چشم در راه تو هستند
تمام غنچه‌ها، گلدان به گلدان
یا چشم بپوش
از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
من پیر فنا بدم جوانم کردی
من مرده بدم ز زندگانی کردی
می‌ترسیدم که گم شوم در ره تو
اکنون نشوم گم که نشانم کردی
در آرزوی بوس و کنارت مردم
وز حسرت لعل آبدارت مردمقصه نکنم دراز کوتاه کنم
بازآ بازآ کز انتظارت مردم
هر قفلی که می‌خواهد
به درگاه خانه‌ات باشدعشق پیچکی است
که دیوار نمی‌شناسد
به جان جوشم که جویای تو باشم
خسی بر موج دریای تو باشم
تمام آرزوهای منی، کاش
یکی از آرزوهای تو باشم
یکی درد و یکی درمان پسندد
یک وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
به مهر و ماه چه نسبت فرشته روی مرا؟
سخن مگو که مرا نیست تاب گفت و شنید
کجا به نرمی اندام او بود مهتاب؟
کجا به گرمی آغوش او بود خورشید؟
اشعار کوتاه عاشقانه
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
تا در دل من عشق تو اندوخته شد
جز عشق تو هر چه داشتم سوخته شدعقل و سبق و کتاب بر طاق نهاد
شعر و غزل دوبیتی آموخته شد
در هوایت بی قرارم روز و شب
سر ز پایت بر ندارم روز و شب
گر هزاران دام باشد در قدم
چون تو با مایی نباشد هیچ غم
بجوشید بجوشید که ما اهل شعاریم
بجز عشق بجز عشق دگر کار نداریمدر این خاک، در این خاک در این مزرعه پاک
بجز عشق، بجز مهر دگر بذر نکاریم
خوشا به بختِ بلندم که در کنارِ منی
تو هم قرارِ منی، هم تو بی‌قرارِ منی
نگارینا دل و جانم ته داری
همه پیدا و پنهانم ته دارینمیدونم که این درد از که دارم
همی دونم که درمانم ته داری
بیشتر بدانید : پیامک تبلیغاتی
بویِ شور انگیزِ باراڹ می‌دهی
با نگاهت بر دلم جان می‌دهی
بسڪہ خوب ومھربان و صادقی
بر دلم عشقی فراوان می‌دهی
چه شد در من نمی‌دانم
فقط دیدم پریشانم
فقط یک لحظه فهمیدم
که خیلی دوستت دارم
ز همه دست کشیدم که تو باشی همه‌ام
با تو بودن، ز همه دست کشیدن دارد
به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدام
دل تو را می‌طلبد، دیده تو را می‌جوید
سیر نمی‌شوم ز تو، ای مه جان‌فزای من
جور مکن جفا مکن، نیست جفا سزای من
شعرهای کوتاه غمگین
تو را هیچ‌گاه آرزو نخواهم کرد !
تو را لحظه‌ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی
نه با آرزوی من
خاطرات تلخ را از یاد بردن ساده نیست
میخ کج را از دل دیوار کندن مشکل است
گاهی اوقات صلاح است که تنها بشوی
چون مقدر شده تک خال ورق‌ها بشوی
کاش قلبم درد پنهانی نداشت
چهره ام هرگز پریشانی نداشتکاش برگ آخر تقویم عشق
خبر از یک روز بارانی نداشت
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
کاش می‌شد عشق را آغاز کرد
با هزاران گل یاس آن را ناز کرد
کاش می‌شد شیشه غم را شکست
دل به دست آورد نه این که دل شکست
اندر دل بی‌وفا غم و ماتم باد
آن را که وفا نیست ز عالم کم باددیدی که مرا هیچ‌کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود و چرا نیست؟!
بیشتر بدانید : پیامک خدماتی
غلط گفتند
دل به دل راه دارد
من هر شب بی‌قرارت و
تو آسوده در خواب
شده آیا که غمی ریشه به جانت بزند؟
گره در روح و روانت به جهانت بزند؟
لطفا این شعر را
آهسته بخوانید
رویِ سطرِ آخرِ گریه‌هایش
خواب رفته است شاعر
دل نکن از من، گناه دارم
وفاداری را من به تو یاد دادم
نرو که خاطرات زیادی هست
که با تو در این کوچه‌ها دارم
دیگر بوی بهار هم سرحالم نمی‌کند
چیزی شبیه گریه زلالم نمیکندآه ای خدا مرا به کبوتر شدن چکار؟
وقتی که سنگ هم رحمی به بالم نمی‌کند
آخر قصه عشق ما را همان اول لو دادند
همان جایی که گفتند: یکی بود… یکی نبود …
همین حالا تماس بگیرید (داخلی یک)
سخن پایانی
اشعار کوتاه فارسی، با واژگان کم اما پرمفهوم، ارتباطی عمیق و احساسی را با خواننده‌ها برقرار می‌کنند. همین حالا می‌توانید از اشعار موجود در این مقاله استفاده کنید و آن‌ها را برای هرکسی که می‌خواهید ارسال کنید. همچنین اگر شعر کوتاه زیبایی سروده‌اید یا شعر قشنگی در خاطرتان است؛ حتما آن‌ها را با ما به اشتراک بگذارید تا ما و کاربران دیگر را خوشحال کنید.
اگر می‌خواهید از پیامک‌های مناسبتی، مذهبی و… برای تبلیغات و بازاریابی استفاده کنید، همین الان در سامانه پیامکی سیگنال عضو شوید و از امکانات و خدمات متنوع آن بهره‌مند شوید.
ما اینجاییم که بهت کمک کنیم